به گزارش روابط عمومی موسسه خیریه فرهنگی حضرت جوادالائمه (ع)؛ آیت الله محمد سروش محلاتی در این سلسله جلسات که با موضوع «دین معقول و دین نامعقول» برگزار شد، با تأکید بر اهمیت این بحث در شرایط امروز جامعه، نسبت به شکلگیری دو جریان متقابل در فضای دینداری هشدار داد.
استاد سطوح عالی حوزه علمیه قم اظهار داشت: امروز جامعه ما با دو جریان همزمان روبهرو است؛ از یک سو، بخشی از مردم در حال فاصله گرفتن از دین هستند و از سوی دیگر، شاهد گسترش نوعی دینداری غیرمعقول، جاهلانه و خرافی هستیم. به همین دلیل بررسی شاخصهای دینداری معقول و نامعقول و تحلیل نحوه تبدیل دینداری معقول به شکل غیرمعقول، ضرورتی جدی دارد.
محلاتی با اشاره به سه رویکرد تاریخی در مواجهه با نقش عقل در دین، گفت: رویکرد نخست بر این باور است که عقل تا شناخت خدا و پیامبر مفید است، اما پس از آن باید کنار گذاشته شود. در این نگاه، عقل تنها ابزار ورود به دین است و پس از رسیدن به مرز ایمان، نباید در امور دینی دخالت کند. رویکرد دوم اما معتقد است که نقش عقل پایانپذیر نیست و حتی پس از پذیرش وحی و پیامبر، همچنان باید عقل زنده و فعال باقی بماند. اما رویکرد سوم، دیدگاهی جاهلانه است که عقل را در هیچ مرحلهای معتبر نمیداند و ایمان را صرفاً امری قلبی و بدون نیاز به استدلال تلقی میکند.
این استاد حوزه با اشاره به انتقادات برخی متفکران اسلامی نسبت به محدود کردن عقل در امور دینی، به حاشیهنگاریهای علامه طباطبایی بر جلد نخست کتاب «بحارالانوار» اشاره کرد و گفت: علامه طباطبایی در پاسخ به این دیدگاه که عقل نباید در مسائل دینی وارد شود، تصریح میکند که نمیتوان عقل را تا مرز دین معتبر دانست اما در ادامه از آن سلب اعتبار کرد در ادامه علامه با نگارش چند پاورقی در دفاع از جایگاه عقل در دین، با واکنشهایی مواجه شد که مانع ادامه این تلاش علمی شد.
حجتالاسلام محلاتی در بخش دیگری از سخنان خود به پرسشی مهم پرداخت و گفت: چگونه ممکن است یک فرد دیندار بهتدریج نقش عقل را در زندگی دینی خود کمرنگ کند؟ چه عواملی باعث میشود عقل در میان دینداران تضعیف شود و عرصه را به خرافه و احساسات غیرمنطقی واگذار کند؟
وی تأکید کرد: برای درک سازگاری یا ناسازگاری دین با عقل، ابتدا باید حوزههایی که عقل در آنها میتواند مداخله داشته باشد مشخص شوند، دینداری بدون بهرهگیری از عقل ممکن نیست و عقل نهتنها در حوزه دین قابلاستفاده است، بلکه در بسیاری موارد نقش محوری دارد.
تفکیک سه حوزه دین از منظر عقلانیت: مبانی، احکام، اخلاق
وی حوزههای مرتبط با دین را به سه بخش اصلی «مبانی دین»، «احکام و دستورات شرعی» و «اخلاق» تقسیم کرد و افزود: در حوزه مبانی دین، عقل حرف اول را میزند و هیچ جایگزینی برای آن وجود ندارد و اگر ایمان از پشتوانه عقلانی برخوردار نباشد نمیتوان میان ایمان به خدا، ایمان به تثلیث، یا حتی بیایمانی تفاوتی قائل شد، بر همین اساس کلام اسلامی برخلاف نگاه مسیحی، وجوب شناخت و معرفت را مقدم بر ایمان میداند.
سروش محلاتی در ادامه گفت: در حوزه احکام، اگرچه عقل حضور دارد اما منبع انحصاری نیست، منابع استنباط فقه شامل قرآن، سنت، عقل و اجماع است و در این میان عقل جایگاه مهمی دارد، گرچه در برخی مسائل مثل عبادات، جنبه نقلی غلبه دارد و در برخی دیگر مانند معاملات، عقل سهم بیشتری دارد.
سروش محلاتی حوزه سوم را اخلاق دانست و اظهار داشت: در دانش اخلاق، عقل عملی محور است، همانگونه که خواجه نصیرالدین طوسی در اخلاق ناصری بیان کرده، احکام اخلاقی بر پایه عقل استوارند؛ مثلاً اینکه راستی خوب و دروغ بد است، مبتنی بر درک عقلی است نه نقلی.
استاد سطوح عالی حوزه علمیه قم با اشاره به آیات قرآنی و روایات اهلبیت (ع) خاطرنشان کرد: در قرآن کریم تأکید فراوانی بر تعقل، تفکر و تدبر شده و این رویکرد در روایات اهلبیت نیز دیده میشود، امام کاظم (ع) در حدیثی که مرحوم کلینی در کتاب کافی نقل کرده، فرمودهاند: ان لله علی الناس حجتین، حجه باطنه و حجه ظاهره؛ یعنی خداوند دو حجت برای انسانها قرار داده است: یکی عقل، که در درون همه انسانهاست، و دیگری پیامبران و امامان به عنوان حجتهای ظاهری.
افتخار شیعه در بزرگداشت جایگاه عقل
وی تصریح کرد: افتخار شیعه در آن است که هیچ مکتبی به اندازه مکتب اهلبیت برای عقل جایگاه قائل نشده است. برخلاف برخی مذاهب که عقلستیزی در آنها رواج پیدا کرد و حتی کسانی مانند متوکل عباسی، که نماد این عقلستیزی بود، در بین آنان چهرهای مقدس محسوب میشود.
حجتالاسلام سروش محلاتی ادامه داد: در روش های اجرایی، قلمرو عقل و تجربه بشری است، نه فقه تقلیدی، اسلام اصل تربیت فرزند را واجب دانسته، اما درباره روش تربیت، راه را برای عقل و تخصص بشر باز گذاشته است.
وی با انتقاد از برخوردهای خشن در اجرای امر به معروف و نهی از منکر، گفت: فقیه فقط میگوید از روشی استفاده شود که احتمال تأثیر دارد و ضرری بهدنبال ندارد، اما اگر دانش روز و تجربه بشری بگوید که مثلاً تنبیه بدنی دیگر روشی ناموفق است، پدر نمیتواند به استناد سنت خانوادگیاش بچه را کتک بزند، این رفتارها نه اعتبار عقلانی دارد و نه اعتبار دینی.
سروش محلاتی تأکید کرد: استفاده از روشهای نادرست در اجرای احکام دینی مانند کشیدن دختران جوان به داخل ماشینهای گشت ارشاد، اگرچه شاید با نیت دینی انجام شود، اما فاقد تأثیر مثبت و دارای مفسده است و عقل آن را نمیپذیرد، عقل یکی از دو حجت الهی است و بدون آن نمیتوان دینداری کرد. هرگونه تقابل با عقل، تقابل با یکی از اساسیترین پایههای دین است.
استاد سطوح عالی حوزه علمیه قم اظهار داشت: ما امروز با دو نوع دینداری در جامعه مواجه هستیم؛ دینداری عقلانی و دینداری غیرعقلانی، متأسفانه در کشور ما هر دو نوع جریان نگرانکنندهای در حال رشد هستند. از یک سو جریانی است که در حال فاصله گرفتن از دین است و از سوی دیگر، گروهی به سمت دینداری غیرعقلانی کشیده میشوند، هر دو جریان نیز بهویژه جوانان را جذب میکنند و این زنگ خطری جدی برای جامعه دینی ماست.
وی با تأکید بر لزوم تبیین دینداری عقلانی اظهار داشت: رسالت ما به عنوان دینداران، روحانیون و حوزههای علمیه، در چنین شرایطی آن است که دینداری عقلانی را تبلیغ، ترویج و تبیین کنیم تا هم مانع ریزش دینداران شویم و هم جلوی جذب جوانان به سمت دینداری غیرعقلانی را بگیریم.
سروش محلاتی با اشاره به اهمیت استناد عقلانی در فهم دین افزود: دینداری زمانی عقلانی است که هر گزاره دینی بر پایه دلیل و سند معتبر باشد و فهم ما از آن نیز عقلانی باشد. اگر گزارهای فاقد سند باشد یا اگر سند معتبری وجود دارد اما به اشتباه فهمیده یا تفسیر شود، آن دینداری دیگر عقلانی نیست.
وی با اشاره به نظر ابنسینا گفت: «هر کسی که به پذیرش ادعاهای بدون دلیل عادت کند، از گوهر انسانیت خارج شده است.»
از امامزادهسازی تا مناسبتهای بیسند در تقویم کشور
استاد سطوح عالی حوزه علمیه قم ادامه داد: عقل انسان اقتضا میکند که در برابر هر ادعایی، مطالبه دلیل کند، اگر ادعایی به نام دین مطرح میشود، باید سند آن مشخص باشد؛ از کجا گفته شده؟ کدام آیه قرآن یا کدام حدیث معتبر آن را تأیید میکند؟ کدام عالم آن را بیان کرده؟ اگر این مطالبه وجود نداشته باشد، جامعه در برابر خرافات و جعلیات دینی آسیبپذیر میشود.
این استاد حوزه علمیه با اشاره به ترویج روزافزون خرافات دینی اظهار کرد: ما تصور میکردیم با پیروزی انقلاب اسلامی، بازار خرافهگرایان کساد شود؛ اما متأسفانه نهتنها چنین نشد، بلکه بازار آنان پررونقتر از گذشته نیز شده است.
وی به صورت مصداقی به موضوع امامزادهسازی جعلی پرداخت و گفت: در دهههای اخیر، امامزادههایی در کشور ساخته شدهاند که هیچ سابقه و هویتی ندارند. ابتدا خوابهایی نقل میشود، سپس شجرهنامهای جعلی نوشته میشود، ضریح و گنبد ساخته میشود و یک امامزاده جدید به وجود میآید، بدون اینکه سندی معتبر در تاریخ یا منابع دینی برای آن وجود داشته باشد.
سروش محلاتی همچنین به جعل مناسبتهای تاریخی در تقویم کشور اشاره کرد و گفت: برخی تاریخها، مانند روز ولادت یا وفات حضرت معصومه(س)، بدون هیچ سند تاریخی وارد تقویم رسمی کشور شدهاند، در حالیکه در هیچ منبع تاریخی معتبری یافت نمیشوند. این تحریفها و بدعتها نتیجه پذیرش سخنان بدون دلیل است که پایههای دینداری عقلانی را سست میکند.
وی در پایان تأکید کرد: اگر بخواهیم دینداری صحیح و ماندگاری داشته باشیم، باید به استنادهای معتبر و عقلانیت در فهم دین بازگردیم، تنها راه نجات از افراط، تفریط، خرافهگرایی و دینگریزی، ترویج دینداری عقلانی است.